[vc_row css=”.vc_custom_1644065777730{margin-top: 15px !important;margin-bottom: 15px !important;margin-left: 85px !important;padding-right: 10px !important;padding-left: 10px !important;background-color: #66cdaa !important;}” mobile_bg_img_hidden=”no” tablet_bg_img_hidden=”no” woodmart_parallax=”0″ woodmart_gradient_switch=”no” row_reverse_mobile=”0″ row_reverse_tablet=”0″ woodmart_disable_overflow=”0″][vc_column css=”.vc_custom_1644065718562{margin-top: 10px !important;margin-bottom: 10px !important;border-right-width: 8px !important;border-left-width: 8px !important;background-color: #ffffff !important;}” mobile_bg_img_hidden=”no” tablet_bg_img_hidden=”no” woodmart_parallax=”0″ woodmart_sticky_column=”false” parallax_scroll=”no” mobile_reset_margin=”no” tablet_reset_margin=”no”][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
ونسان ون گووک یک نقاش پست امپرسیونیست بود که آثارش به دلیل زیبایی، احساسات و رنگها قابلتوجه بودند و بر هنر قرن بیستم تأثیر زیادی گذاشت. در بیوگرافی ون گووک آمده است که وی در 30 مارس 1853 در گروت زوندرت هلند متولد شده است. پدر وی، تئودوروس ون گوگ، یک وزیر سختگیر و مادرش، آنا کورنلیا کاربنتوس، یک هنرمند خوشخلق بود. وی عشق به طبیعت، طراحی و آبرنگ را از مادر دریافت کرد.
ون گووک بزرگترین فرزند خانواده از شش فرزند زنده بود و دو برادر کوچکتر به نامهای تئو و کور و سه خواهر کوچکتر به نامهای آنا، الیزابت و ویلمین داشت. در 27 ژوئیه 1890، ون گووک صبح با یک تپانچه پر شده برای نقاشی بیرون رفت و به قفسه سینه خود شلیک کرد. اما گلوله وی را نکشت و وی را در حال خونریزی در اتاقش پیدا کردند. در 29 ژوئیه 1890، وی در آغوش برادرش تئو درگذشت.
[/vc_column_text][vc_separator][vc_single_image image=”32617″ img_size=”large” alignment=”center” style=”vc_box_shadow_3d” woodmart_inline=”no” parallax_scroll=”no”][vc_column_text]
[vc_row mobile_bg_img_hidden="no" tablet_bg_img_hidden="no" woodmart_parallax="0" woodmart_gradient_switch="no" row_reverse_mobile="0" row_reverse_tablet="0" woodmart_disable_overflow="0"][vc_column mobile_bg_img_hidden="no" tablet_bg_img_hidden="no" woodmart_parallax="0" woodmart_sticky_column="false" parallax_scroll="no" mobile_reset_margin="no" tablet_reset_margin="no"][vc_column_text woodmart_inline="no" text_larger="no"] [/vc_column_text][vc_row_inner][vc_column_inner width="1/4"]تورهای پیشنهادی
سنین جوانی و تحصیل وی
خانواده وی در سن 15 سالگی ازنظر مالی دچار مشکل بودند. به همین دلیل او مجبور شد مدرسه را ترک کند و سر کار برود. ون گووک در نمایندگی هنری عمو کورنلیس و در یک شرکت دلالان هنری در لاهه، مشغول به کار شد. در این زمان، وی به زبانهای فرانسوی، آلمانی و انگلیسی و همچنین هلندی مادری خود مسلط بود. در ژوئن 1873، وی به گالری گروپیل در لندن رفت و در آنجا به فرهنگ انگلیسی علاقه پیدا کرد. وی از طرفداران نویسندههایی همچون چارلز دیکنز و جورج الیوت بود و در اوقات فراغت خود از گالریهای هنری بازدید میکرد. شاید زندگی نامه موتزرات برای شما جالب باشد.
همچنین در بیوگرافی ون گووک گفتهشده است که وی عاشق دختر صاحبخانهاش، به نام یوژنی لویر شد. هنگامیکه یوژنی پیشنهاد ازدواج وی را رد کرد، وی دچار شکست شد. بنابراین وی تمام کتابهایش را بهجز کتاب مقدس دور انداخت و زندگی خود را وقف خدا کرد. علاوه بر این وی در محل کار از دست مردم عصبانی شد و به مشتریان گفت که «هنر بیارزش» را نخرند و درنهایت به همین دلیل اخراج شد.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”32618″ img_size=”large” alignment=”center” style=”vc_box_shadow_3d” woodmart_inline=”no” parallax_scroll=”no”][vc_separator][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
ون گووک بهعنوان یک واعظ
ون گووک در مدرسه پسرانه متدیست تدریس کرد و همچنین به جماعت موعظه میکرد. اگرچه وی در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود، اما تا قبل این زمان، بهطورجدی زندگی خود را در کلیسا وقف نکرده بود. او به امید وزیر شدن، آماده شد تا در آزمون ورودی مدرسه الهیات آمستردام شرکت کند. پس از یک سال مطالعه مجدانه، از شرکت در امتحانات لاتین امتناع کرد و لاتین را “زبان مرده” مردم فقیر خواند.
در بیوگرافی ون گووک نوشتهشده است که در زمستان 1878، در کلیسای بلژیک وی داوطلب شد تا به معدن زغالسنگ فقیرانهای در جنوب بلژیک نقلمکان کند. جایی که معمولاً واعظان بهعنوان مجازات در آنجا فرستاده میشدند. او به بیماران موعظه و خدمت میکرد و همچنین نقاشیهایی از معدنچیان و خانوادههایشان کشید که او را «مسیح معادن زغالسنگ» مینامیدند.
ولی کمیتههای انجیلی با سبک زندگی ون گووک که رنگ و بوی شهادت به خود گرفته بود مخالف بودند. به همین دلیل آنها از تمدید قرارداد وی خودداری کردند و او مجبور شد شغل دیگری پیدا کند.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”32619″ img_size=”large” alignment=”center” style=”vc_box_shadow_3d” woodmart_inline=”no” parallax_scroll=”no”][vc_separator][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
آرامش یافتن ون گووک در هنر
در پاییز 1880، وی تصمیم گرفت به بروکسل نقلمکان کند و هنرمند شود. اگرچه او هیچ آموزش رسمی هنری نداشت، در بیوگرافی ون گووک آمده است که برادرش تئو بعدها نقش مهمی در زندگی برادر بزرگترش بهعنوان یک معتمد، حامی و دلال آثار هنری بازی کرد.
او بهتنهایی شروع به درس خواندن کرد و کتابهایی مانند Travaux des Champs نوشته ژان فرانسوا میله و Cours de dessin نوشته چارلز بارگ را مطالعه کرد. هنر به او کمک کرد تا تعادل عاطفی خود را حفظ کند. در سال 1885، ون گدوک نقاشی “سیبزمینی خواران” آغاز کرد که بهعنوان اولین شاهکار او شناخته میشود. تئو که در آن زمان در پاریس زندگی میکرد، معتقد بود که این نقاشی در پایتخت فرانسه، جایی که امپرسیونیسم به گرایش تبدیلشده بود، مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. بااینوجود، وی تصمیم گرفت به پاریس نقلمکان کند و برای اولین بار هنر امپرسیونیستی را دید و از رنگ و نور الهام گرفت.
ونسان ون گووک بیش از 2100 اثر شامل 860 نقاشی رنگروغن و بیش از 1300 آبرنگ، طراحی و طرح را تکمیل کرد. تعدادی از نقاشیهای وی همچون شب پرستاره، آفتابگردان، زنبق و پرترهای از خودش اکنون در زمره گرانترین نقاشیهای جهان قرار دارند.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”32620″ img_size=”large” alignment=”center” style=”vc_box_shadow_3d” woodmart_inline=”no” parallax_scroll=”no”][/vc_column][/vc_row]