روابط فرهنگی ایران و فرانسه شروعی بود که باعث میشد فرانسویها بهتر کشور ایران را بشناسند و فرهنگ و آداب رسوم پارسها و فارسیزبانها را از نزدیک لمس کنند. کتابها و رمانهای زیادی از داستان و حقایق ایران به فرانسوی نوشته شد. حتی بعضی از داستانها عیناً الگوبرداری شد و به زبان فرانسوی به نمایش درآمد. برای مشاده آثار هنری و تاریخی در فرانسه می توانید از تور فرانسه دیدن کنید
شروع روابط فرهنگی ایران و فرانسه
نویسندههای فرانسوی قبل از آشنا شدن با زبان فارسی و آموزش در ادبیات آن، از قبل با فرهنگ و ادبیات فارسی و تااندازهای از تاریخ ایران آشنا بودند. تاریخ ایران برای نویسندگانی که در آن زمان میخواستند اعتراض خود را به کاتولیکها بیان کنند، الهامبخش بود آنها موضوعات خود را از روایتهای فارسی انتخاب میکردند و به نمانیش روی صحنه تئاتر درمیآوردند.
ترجمه اولین شعر فارسی به فرانسوی توسط پییر ویکتور کایه
پییر ویکتور کایه که یک محقق، مترجم و مورخ فرانسوی در سال 1596 بود، کتابی با نام “گزیدههایی از چهار زبان نوشت. او در این کتاب شعری از اشعار بزرگ فارسی آورده بود و آن را به فرانسوی ترجمه کرده بود. این اولین باری بود که یک شعر از ادبیات فارسی به زبان فرانسوی ترجمه شد.

روابط فرهنگی ایران و فرانسه
سنگ حکاکی شده با ادبیات فارسی در کتابخانه ملی پاریس | نشانهای محکم از روابط فرهنگی ایران و فرانسه
یک فرهنگ کوچک فارسی در کتابخانه ملی پاریس وجود دارد که بیانگر این است که فرانسوا ساواری که در سال 1613 سفیر و شرقشناس در فرانسه بود، بهجز اینکه زبان فارسی را کامل یاد گرفته بود. بلکه حتی حروف فارسی را روی سنگ حکاکی کرد. سعد سال پس از منتشر شدن کتاب “گزارش مسافرت به ایران” اثر پاسفیک دو پروون، آندره دو ریه گلستان سعدی را به زبان فرانسوی ترجمه کرد. این عمل او باعث شد که فرانسویها برای اولین بار با یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی آشنا شوند. همچنین آندره برای اولین بار بود که قرآن را به زبان فرانسوی ترجمه کرد.
خاطرات تاورنیه و سفرنامه آن درباره روابط فرهنگی ایران و فرانسه
بعد از ده سال کتاب کلیه و دمنه به فرانسوی ترجمه شد. در سال 1676 تاورنیه سفرنامهای را منتشر کرد. او شش بار به ایران آمد و از سال 1632 تا 1668، نه بار از اصفهان دیدن کرد. او درباره امنیت در ایران مینوشت. او اینطور بیان کرد “وقتی به خاک ایران پا میگذارید، هر زمان که دوست داشته باشید میتوانید از قافله جدا شوید، چون در ایران هیچ خطری مسافران را تهدید نخواهد کرد”.

روابط فرهنگی ایران و فرانسه
در سال 1664 “ژان شاردن به شرق آمد و شش سال را در هند و ایران به فعالیت درزمینهٔ تجارت و سیاحت پرداخت. او بهراحتی میتوانست به زبان فارسی صحبت کند و ایران را مثل کف دست خود بلد بود. یکی از مهمترین منابع تاریخ تمدن ایران در دوران صفویه سفرنامه شاردن است. کتاب سفرنامه شاردن در سه جلد در سال 1686 چاپ شد؛ اما شاردن دستبردار نبود و تا ده سال بعد هم مطالعات خود درباره تمدن ایران را ادامه داد و این کتاب را به ده جلد رساند.
رمانهای فرانسوی که آثار تاریخی ایرانی الهام گرفته اند
به همین ترتیب رمانهای زمانهای زیادی درباره ایران نوشته شد. رمانهایی مثل جادوگر پاریس، ماجراهای دربار ایران، طهماسب پادشاه ایران، شاهزاده خانم ایرانی و رمان دهجلدی کوروش کبیر. همچنین نمایشنامههایی نیز ساختهشده که موضوع اصلی آن از عنوانهای اصیل ایرانی و تاریخ معاصر ایران برگرفتهشده بود. پییر کورنی در سال 1644 نمایشنامه رودگون، شاهزاده خانم پارت را نوشت که موفقیت بزرگی برای او بهحساب میآمد. این نمایشنامه بارها و بارها بر روی صحنه رفت و هر دفعه با استقبال بیشتری روبرو شد.

روابط فرهنگی ایران و فرانسه
پییر در اواخر سال 1674 نمایشنامه تحت عنوان “سورنا سردار پارت” نوشت. این نمایشنامه سورنا یک فرد دلیر، شایسته، شریف و درعینحال خوشاندام که بهعنوان سردار پارت قلمداد میشد. در این نمایشنامه او تنها کسی بود که توانست کراسوس را شکست دهد. مثل همیشه این نمایشنامه بر روی صحنه رفت و مردم علاقه زیای به آن نشان دادند.
نمایشنامه “مهرداد” که بارها در حضور لویی چهاردهم به نمایش درآمد
همچنین نمایشنامه دیگر از یک نویسنده با نام ژان راسین تحت عنوان ” مهرداد ” نوشته شد. این نمایشنامه بارها و بارها در حضور لویی چهاردهم بر روی صحنه رفت. از دیگر نمایشهای راسین میتوان به نمایشنامه “استر” اشاره کرد.
نویسندگان فرانسوی در قرن هجدهم میلادی از داستانها و افسانههای ایرانی که به زندگی پادشاهان ایران مثل اردشیر درازدست، خسروپرویز و اتفاقات حوالی آن مربوط بود، الهام میگرفتند. آنها میتوانستد از قدرت و عظمت تاریخ ایران بنویسند و آثار بزرگ را به فرانسویها و مردمان آن زمان نشان دهند که تاریخ ایران را برای آنها به تصویر میکشید.

روابط فرهنگی ایران و فرانسه