مجله آلمان

زندگی هیتلر بخش 15 | ملاقات سفیر آمریکا با هیتلر

[vc_row][vc_column][vc_column_text]در اواخر سال ۱۹۲۲ شهرت هیتلر از مونیخ و باواریا فراتر رفت و حزب ناسیونال سوسیالیست کارگری آلمان شعبات متعددی در نقاط مختلف آلمان گشود، آنچه این افراد را به دور هیتلر جمع می‌کرد احساسات ناسیونالیستی و ترس مشترک آنها از مارکسیسم بود.

از کسانی که در این دوره به هیتلر پیوستند و تا آخر به او وفادار ماندند میتوان از دو خلبان سابق نیروی هوایی آلمان نام برد که یکی هرمان گورینک و دیگری رودلف هس نام داشت.

زندگی- هیتلر

با توسعه فعالیت های حزب و امکانات مالی تازه ای که در اختیار هیتلر قرار گرفته بود، ساختمان بزرگی در کورنلیوس اشتراسه اجاره شد و هیتلر به یاد دوران بدبختی و دربه دری قسمتی از این ساختمان را به خوابگاه رایگان برای اعضای نیازمند حزب اختصاص داد.

ملاقات سفیر آمریکا با هیتلر

در پاییز سال ۱۹۲۲ فعالیت‌های ‌‌هیتلر توجه مقامات متفقین را به خود جلب کرد واولین دیپلمات خارجی در برلین که به فکر تماس با هیتلر افتاد سفیر آمریکا بود.‌‌‌‌‌‌‌سفیر آمریکا در برلین سروان ترومن اسمیت را مامور کرد که به مونیخ مسافرت کرده و با هیتلر ملاقات کند و از افکار و عقاید او و میزان قدرت واقعی حزب‌‌‌‌ نازی اطلاعاتی کسب نماید.

اسمیت با هیتلر ملاقات کرد و در پایان این ملاقات در دفتر یادداشت خود نوشت:‌ این مرد عوام فریب عجیب و بی همتایی است .من کمتر آدمی را دیده ام که این قدر در عقاید خود پابرجا و متعصب و در عین حال اهل منطق و استدلال باشد.‌‌‌‌‌‌ در هر حال انکار نمی‌توان کرد که قدرت خارق العاده ای برای نفوذ در توده مردم دارد.

زندگی- هیتلر

هیتلر در این ملاقات به فرستاده سفیر آمریکا گفت: که نهضت او وحدت کارگران یدی و مغزی برای مبارزه با مارکسیسم است و اگر ما می‌خواهیم در مبارزه با بلشویسم پیروز شویم نخست باید نقاط ضعف سیستم سرمایه داری را برطرف کنیم و به سواستفاده از قدرت سرمایه و استثمار مردم خاتمه دهیم. او همچنین گفت که اگر آمریکا از ناسیونالیسم آلمان پشتیبانی نکند بلشویک ها بر آلمان مسلط خواهند شد و برای رفع نگرانی فرستاده سفیر آمریکا درباره احساسات ضد‌‌یهودی خود گفت او فقط میخواهد تابعیت آلمانی یهودیان لغو شود و آنها از تصدی مقامات دولتی و نظامی محروم گردند.

سروان اسمیت ضمن گزارشی درباره نتیجه ملاقات خود با هیتلر برای سفیرآمریکا نوشت که به عقیده او هیتلرنقش مهمی در سیاست آینده آلمان بازی خواهد کرد. اسمیت نظریات هیتلر درباره خطرکمونیسم در آلمان و نحوه مبارزه با آن را نیز برای سفیر تشریح کرد و تلویحا عقاید او را تایید کرد.

دومین رابط آمریکایی که در مونیخ با هیتلر ملاقات کرد ارنست هانستانگل بود و به هیتلر گفت : من ۹۵ درصد حرفهای شما را تایید میکنم …فقط آنچه راجع به یهودی‌ها گفتید مورد تایید من نیست که میتوان درباره آن باهم مذاکره کنیم…

هانستانگل هیتلر را یک سخنور بی نظیر و هنرمندی که در پشت تریبون سخنرانی مانند یک آکتورعمل میکند و دل هر شنونده ای را بدست می‌آورد توصیف کرده است.

اولین گزارش رسمی درباره هیتلر که در آرشیو وزارت خارجه آمریکا ثبت گردیده به تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۳۳ توسط رابینی مشاور سیاسی سفارت آمریکا در برلین است که از هیتلر به عنوان یک سخنران فوق العاده و مردی که می‌داند چگونه افکار عمومی را تسخیر کند یاد کرده و می‌نویسد هیتلرهمان راهی را دنبال می‌کند که موسولینی را به قدرت رساند روش او در مبارزات سیاسی شبیه موسولینی است و مانند او برای تامین هزینه کارهای خود از صاحبان کارخانه ها و‌ ثروتمندانی که از خطر تسلط کمونیستها بیمناکند کمک می‌گیرد.

روابط هیتلر با خانواده هانستانگل

هانستانگل چون یک آمریکایی آلمانی الاصل بود سالهای بعد بسیار با هیتلر صمیمی شد و هانستانگل بارها به خانه محقرهیتلر در تیرش اشتراسه رفت و مرتبا از هیتلر در خانه خود پذیرایی می‌کرد. هیتلر به همسر زیبای هانستانگل هلن علاقه زیادی داشت و هر وقت که به آپارتمان آنها می‌رفت بهترین لباس های خود را می‌پوشید و عطر می‌زد.

عشق هیتل به همسر هانستانگل

هلن هانستانگل سال ها بعد در خاطرات خود از هیتلر نوشت: او همیشه با نگاه های عاشقانه ای که زنها معنی آن را می‌فهمند به من می‌نگریست و وقتی می‌گفت نگاه زبان عشق است در واقعا نگاه های خود را توجیه می‌کرد اما هیتلر هرگز از این حد تجاوز نکرد…من تردید دارم که او از نظر جنسی مرد کاملی بوده باشد زیرا درباره امور جنسی هرگز مایل به سخن گفتن نبود و هرگاه ازش می‌پرسیدیم چرا ازدواج نمی‌کند می‌گفت من تنها به وطنم عشق می ورزم و حاظر نیستم این عشق را با زنی تقسیم کنم. گاهی هم توده جمعیت را به زن تشبیه می‌کرد و می‌گفت من با جمعیت مثل زن عشق می ورزم و هنگامی‌که توده مردم را به هیجان می آورم و آنها را از خود بی خود می‌کنم خود نیز به اوج لذت و هیجان می‌رسم…

زندگی- هیتلر

روابط هیتلر و خانم و آقای هانستانگل به درجه ای خودمانی شده بود که در مسائل بسیار خصوصی هم دخالت میکردند یک بار هانستانگل به هیتلر گفت: چرا سبیل کوچک و مسخره ی خود را نمی زند هیتلر در پاسخ گفت نگران نباشید به زودی این مدل سبیل عالم گیرمی‌شود چون هیتلر این سبیل را دارد. بعضی وقت ها کل خانواده همراه با هیتلر در وسط سالن باهم به رقص و پایکوبی می‌پرداختند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_message message_box_color=”orange” icon_fontawesome=”fas fa-feather-alt”]نویسنده: جناب آقای امید قادری[/vc_message][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_message message_box_color=”sky” icon_fontawesome=”fas fa-arrow-alt-circle-left”]

زندگی هیتلر بخش 14

[/vc_message][/vc_column][/vc_row]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *