هیتلر در زندان لاندسبرگ
شهر کوچیک لاندسبرگ از قدیمیترین شهرهای آلمان است که در ۵۰۰ سال اخیر تغییر زیادی نکرده و بسیاری از بناهای آن چند قرن عمر دارند. این شهر بیشتر شبیه قلعه نظامی است که در قرون وسطی برای دفاع در مقابل اقوام وحشی ساخته شده است.
هیتلر در سلول چند زندانی بود؟
سلول شماره ۷ که هیتلر در آن زندانی شد قبلا به کنت “آرکوالی” قاتل آیسنر فرمانروای پیشین باواریا اختصاص داشت. این سلول بزرگترین اتاق زندان محسوب میشود که در قسمت جلوی آن محوطهای برای نگهبانان زندان وجود دارد و محفوظ ترین قسمت زندان به شمار می آید.
یک پنجره کوچک با نردههای آهنی به طرف حیاط زندان باز میشد و از اتاق کوچک و تاریک خود هیتلر در اشتراسه روشنتر و خوش منظرهتر است.
اعتصاب غذای هیتلر در زندان
هیتلر از روزی که وارد زندان شد دست به اعتصاب غذا زد و در پایان دومین هفته اعتصاب که “درکسلر” به دیدن او رفت مردی را با چهره لاغر و استخوانی و رنگ پریده در برابر خود یافت.
که به آسانیقابل شناسایی نبود پزشک زندان به درکسلر گفته بود اگر هیتلر تا چند روز دیگر به اعتصاب غذا ادامه دهد خواهد مرد. درکسلر چند ساعت با هیتلر صحبت کرد و با این که سعی کرد او را قانع کند که در مبارزات سیاسی همیشه نباید در انتظار موفقیت بود و پس از خروج او از زندان فرصتهای تازهای به دست خواهد آمد.
هیتلر تسلیم نشد و گفت باید در این باره فکر کند. هم زمان با این ملاقاتها و اتفاقها نامهای هم از هلن هانستانگل برای هیتلر رسید که در روحیه او بسیار تاثیر گذاشت.
هلن در این نامه به هیتلر نوشته بود که از خودکشی او در اوفینگ برای این جلوگیری نکرده بود که خودش را از گرسنگی بکشد.
هلن نوشت مرگ شما در زندان لاندسبرگ درست همان چیزی است که بدترین دشمنان شما میخواهند آنها از محاکمه شما و حرفهایی که در دادگاه خواهید گفت وحشت دارند و شما با اعتصاب غذای خود آنها را از وحشت و نگرانی خلاص میکنید.
هیتلر سر انجام اعتصاب غذای خود را شکست و تحت تاثیر نامه هلن و سخنان درکسلر به تفکر درباره آینده پرداخت.
نامهها و هدایایی که مرتباً برای اون به زندان میرسید هیتلر را امیدوار ساخت که هنوز طرفداران زیادی دارد.
پس از غیر قانونی شدن حزب ناسیونال سوسیالیست و تعطیلی دفاتر آن طرفداران هیتلر پراکنده شدند.
هسته اصلی حزب به رهبری آلفرد روزنبرگ به فعالیتهای زیر زمینی خود ادامه میداد اما بسیاری از رهبران حزب او را برای این کار صالح نمیدانستند.
اما تحول مهمی که در این مدت در آلمان به وقوع پیوست به ثمر رسیدن تلاشهایی بود که از طرف حکومت ویمار برای حل مشکلات اقتصادی آلمان آغاز شده بود.
جادوگر پیر وارد ماجرا خواهد شد
“دکتر شاخت” مغز متفکر اقتصادی آلمان که بعدها به لقب جادوگر پیر شهرت یافت پس از مذاکرات طولانی با مقامات اقتصادی انگلیس موافقت آنها را برای دادن اعتبار جهت به راه انداختن صنایع آلمان جلب کرد و پس از اعلام این توافق در روز اول سال ۱۹۲۴ بانک جدید آلمان به چاپ اسکناسهای تازهای با پشتوانه طلا مبادرت نمود که به تدریج جانشین اسکناسهای بی ارزش سابق گردید.
اقتصاد آلمان از سقوط کامل نجات یافت و هیتلر از بُرندهترین سلاح خود در مبارزه با قدرت حاکم محروم شد.
۸ ام ژانویه سال ۱۹۲۴ پزشک زندان لاندسبرگ به مقامات زندان گزارش داد که هیتلر از سلامت کامل برخوردار است که میتواند در دادگاه حاضر شود.
گزارش به مقامات قضایی ارسال شد و تاریخ ۲۶ ام فوریه برای تشکیل دادگاه تعیین شد.
استنباط هیتلر
بیشتر اوقات هیتلر در زندان تا روز محاکمه با مطالعه و یادداشت یا قدم زدن در اتاق زندان و اندیشیدن درباره گذشته و آینده سپری شد. هیتلر بعدها در خاطرات خود درباره این روزها گفت:من علل و عوامل شکست خود را در مونیخ به دقت تجزیه و تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک طرح در یک کشور دلیل موفقیت آن در یک کشور دیگر نمیشود و ما باید در برنامههای آینده خود شرایط خاص کشور خودمان را در نظر بگیریم.
مرگ لنین
مرگ لنین در روز ۲۱ ام ژانویه برای هیتلر خبر هیجان انگیزی بود. هانستانگل که پس از رفع خطر بازداشت خود به مونیخ بازگشته و در اواخر ژانویه با هیتلر ملاقات کرده بود درباره ی واکنش هیتلر در برابر خبر مرگ لنین میگفت : هیتلر که به تکرار تاریخ اعتقاد داشت ک برای اثبات نظریات خود همیشه از شواهد تاریخی کمک میگرفت مرگ لنین را با مرگ ملکه الیزابت روسیه مقایسه میکرد و میگفت همانطورکه فردریک کبیر در سال ۱۷۸۲ از این واقعه برای تجدید عظمت آلمان بهره گرفت ما هم می توانیم از مرگ لنین برای تجدید حیات خود بهره برداری کنیم.
او بیهوده امیدوار بود که مرگ لنین موجب آشفتگی اوضاع روسیه و سقوط حکومت بلشوئیکی در این کشور بشود.