مرخص شدن هیتلر از بیمارستان
در پایان نوامبر ۱۹۱۸ هیتلر از بیمارستان مرخص شد و میبایست خود را به پایگاه نظامی مونیخ معرفی کند ولی در سر راه خود به برلین رفت.
برلین در اختیار کارگران و سربازان این شهر بود شهری ظاهراً آرام به نظر میرسید.
وای بلشوئیکهای آلمان سرنوشتی نظیر یک کرنسکی (یکی از مهمترین رهبران انقلاب روسیه) را برای ابرت تدارک میدیدند.
هیتلر وقتی به مونیخ برگشت بیشتر خطر را احساس کرد.
این شهر عملاً به یک جمهوری کمونیستی تبدیل شده بود و آیسنر به وسیله شورای کارگران بر سربازان و شهر فرمان میراند.
پادگان نظامی شهر بیشتر شبیه خوابگاه عمومی برای خوردن و خوابیدن بود و از دیسیپلین نظامی اثری بر جای نمانده بود، اما سرنوشت مونیخ و سایر شهرهای آلمان بیشتر به حوادثی که در برلین جریان داشت بستگی داشت.
در برلین یک گروه نیرومند افراطی به نام اسپارتاسیست مقدمات قبضه کردن قدرت را فراهم میساخت.
در این میان گروهی از افسران ارتش که نزدیکی خطر را احساس میکردند، سازمانی در درون نیروهای مسلح به وجود آوردند که به نام فرای کوربس یا سپاهیان آزاد معروف شد.
در آخر دسامبر سال ۱۹۱۸ اسپارتاسیستها و سایر گروههای افراطی عملاً کنترل شهر برلین و مراکز عمده صنعتی و نظامی را به دست گرفته و حتی رئیس پلیس شهر را هم با خود همراه ساختند.

اسپارتاسیستها فرمان قیام مسلحانه را به پیروان و طرفداران خود صادر کردند.
سحرگاه روز ۶ ام ژانویه قریب به ۲۰۰ هزار کارگر که بیشتر آنها مسلح بودند بسیاری از ساختمانهای دولتی را اشغال کردند.
شکست قیام اسپارتاسیستها
برلین درآستانه سقوط و آلمان در شرف تبدیل شدن به یک جمهوری شوروی شوروی سوسیالیستی بود که نیروهای فرای کوربس کارد میدان شدند.
نبرد سختی در خیابانهای برلین و مراکز قدرت اسپارتاسیتها در گرفت که طی آن هزاران کمونیست به طرز فجیعی کشته شدند، بانو روزا لوگزامبورگ رهبر معروف کمونیست آلمان هم که به رز سرخ شهرت داشت از جمله کسانی بود که در این ماجرا به قتل رسید.

جمهوری ویمار
نخستین انتخابات پارلمانی در آلمان که زنها هم در آن مشارکت داشتند چهار روز پس از شکست این قیام برگزار گردید، اکثریت کرسیهای پارلمان بین کاندیدهای دو حزب معتدل طرفدار جمهوری تقسیم شد و فدریک ابرت به عنوان نخستین رئیس جمهوری رایش برگزیده شد.
برای این که مجلس ملی از غوقای پایتخت دور باشد و در محیط آرامی کار کنند شهر ویمار در جنوب غربی برلین برای تشکیل جلسات مجلس در نظر گرفته شده بود به این جهت این دوره از تاریخ آلمان به جمهوری ویمار معروف شده است.
۱۵ روز بعد از این وقایع لنین که در روسیه به کرسی نشسته بود برنامه خود را برای صدور انقلاب به نقاط دیگر جهان به اجرا گذاشت.
آلمان نخستین هدفهای این برنامه بود به همین خاطر گروههای چپ در برلین جان تازهای یافتند و یک اعتصاب عمومی به راه انداختند.
اکثریت قریب به اتفاق کارگران از فرمان اعتصاب عمومی پیروی کردند و پایتخت به کلی فلج شد.
وسایل نقلیه از کار افتاد کارگران مسلح بار دیگر در خیابانها ظاهر شدند و بخش شرقی شهر را به اعتصاب خود در آوردند.
نوسکه یکی از بنیان گزاران فرای کورپس بود که ۳۰ هزار نفر از نیروهای خود را به طرف پایتخت حرکت داد و طی ۵ رو جنگ در برلین نیروهای چپ تار و مار شدند و اعلام کردند هر کس از تحویل اسلحه خودداری کند تیرباران خواهد شد.
روز ۱۳ ام مارچ شهر آرام گرفت. پیروزی کمونیستها در مجارستان بیش از هر جای دیگر در مونیخ اثر گذاشت که سعی داشتند یک حکومت کمونیستی نظیر لنین در روسیه در مونیخ تاسیس کنند.
کای نیروهای فرای کورپس مونیخ را محاصره کردند و قیام آنها را نابود کردند.
از آن به بعد نیروهای فرای کورپس که به سفیدها معروف شده بودند خانه به خانه به دنبال سرخ ها میگشتند و آنها را قتل عام میکردند و اجساد آنها برای عبرت سایرین در خیابانها و میادین عمومی رها میشد.
با ورود سربازان سفید پادگان مونیخ هم به آنها پیوست و هیتلر در جریان حوادث مونیخ از کمونیستها و یهودیان کینه به دل گرفته بود و از خشونت فرای کورپس نسبت به سرخها به وجد آمد.

تاثیر نویسندگان بر هیتلر
آثار نویسندگانی چون اشپنگلر و آلفرد روزنبرگ در هیتلر آثار عمیقی بر جای گذاشت.
روزنبرگ مانند هیتلر ضد مارکسیسم و ضد یهود بود. در مقالاتی که در یک روزنامه هفتگی مونیخ چاپ میشد یهودیها را خطرناکترین دشمن بشریت معرفی میکرد و مینوشت جنگ جهانی اول را صهیونیستها برپا کردند و انقلاب بلشوئیکی روسیه هم محصول فکر صهیونیستهاست و آنها قصد قبضه کردن اقتصاد جهانی و قصد سلطه بر سراسر جهان را دارند.
اشپنگلر نویسنده کتاب معروف زوال غرب هم میگفت ملت آلمان هم مانند ملت فرانسه در سال ۱۷۹۳ در اوج ذلت و بدبختی به خود خواهد آمد و به دنبال یک ناپلئون، روان خواهد شد.

دست شما درد نکند واقعا عالی هستش و ما را علاقمند کردین که منتظر بخش بعدی باشیم
بسیار زیبا عالی بود
تشکر ژیوار
خیلی ممنون از جناب امید خان چه قشنگ و سریال وار نوشتند