ناپلئون بناپارت ابتدا از طریق کودتا علیه دولت قدیمی، قدرت سیاسی را در فرانسه به دست گرفت. کاری که ناپلئون انجام داد این بود که از وضعیت سوءاستفاده کرد تا بر کنسولگری حاکم جدید تسلط یابد و فرانسه را با ایجاد قانون اساسی که منافع وی را به بسیاری از قدرتمندترین افراد فرانسه محدود میکرد، به دست آورد. او سپس توانست از این ابزار برای حمایت خود برای رسیدن به امپراتوری استفاده کند. اینکه یک ژنرال برجسته از پایان مجموعهای انقلابی از دولتها به یک امپراتور تبدیل شود کمی دیگران را نگران میکرد و او ممکن بود در سلطنتت خود شکست بخورد، اما ناپلئون به همان اندازهای که در میدان جنگ مهارت داشت، لیاقت خود را در این زمینه از سیاست نیز نشان داد.
آیا دوست دارید که از مقبره ناپلئون بناپارت دیدن کنید. برای این منظور باید به لیست تورهای فرانسه مراجعه کنید.
چرا زمینداران از امپراتوری ناپلئون حمایت کردند؟
انقلاب فرانسه زمین و ثروت را از کلیساها و بسیاری از اشراف گرفت و آن را به زمینداران فروخت که بعداً وحشت داشتند که سلطنتطلبان یا نوعی دولت متشکل از آنها بهنوبه خود آن را از بین ببرند و آن را پس بگیرند. درخواستهایی برای بازگشت تاجوتخت وجود داشت و یک پادشاه جدید مطمئناً کلیسا و اشراف را پس میگرفت. ناپلئون بنابراین مشروطهای ایجاد کرد که به بسیاری از این زمینداران قدرت میداد و همانطور که او میگفت باید زمینهای خود را حفظ کنند، این موضوع تضمین میکرد که آنها نیز بهنوبه خود از وی بهعنوان رهبر فرانسه حمایت خواهند کرد.
چرا مالکان زمین یا زمینداران امپراتور میخواستند؟
بااینحال، قانون اساسی فقط ده سال ناپلئون را بهعنوان اولین کنسول معرفی کرد و مردم ترسیدند که با رفتن ناپلئون چه اتفاقی میافتد. این به او اجازه داد تا در 1802 از کنسولگری خود محافظت کند. اگر ناپلئون مجبور نباشد پس از یک دهه جایگزین شود، زمین برای مدت بیشتری در دست زمینداران میماند. ناپلئون همچنین از این دوران برای جمعآوری تعداد بیشتری از افراد خود در دولت استفاده کرد. درحالیکه ساختارهای دیگر را تحقیر و حمایت خود را بیشتر کرد.
نگرانی زمینداران برای بعد از مرگ ناپلئون
نتیجه این شد که در سال 1804، طبقهای حاکم که وفادار به ناپلئون بود، اما نگران بود که بعد از مرگ او چه اتفاقی میافتد به وجود آمد؛ اما در آن دیگران سعی کردند ناپلئون را ترور کنند و آن را به قتل برسانند. سلطنت راندهشده فرانسوی هنوز در خارج از کشور منتظر بود و تهدید میکرد که تمام اموال “سرقت شده” را پس میگیرد. دولت ناپلئون باید به ارث برده میشد و ادامه پیدا میکرد، بنابراین در هنگام مرگ ناپلئون، باید وارثی وجود میداشت که مثل پدرش زمین را به ارث میبرد و از آن محافظت میکند.
زمانی که ناپلئون امپراتور فرانسه شد
درنتیجه، در 18 مه 1804، مجلس سنا که همه اعضای آنها توسط ناپلئون انتخابشده بودند، قانونی را تصویب کرد که او را امپراتور فرانسه میکرد. خانواده او وارثان موروثی شدند. همهپرسی برگزار شد، طوری بیان شد که اگر ناپلئون فرزندی نداشت یا باید بناپارت دیگری انتخاب میشد یا باید وارثی را به فرزندی قبول میکرد. نتیجه رأیگیری روی کاغذ قانعکننده به نظر میرسید (3.5 میلیون موافق، 2500 رأی مخالف).
امپراتوری ناپلئون چند سال طول کشید؟
در 2 دسامبر 1804، پاپ هنگام تاجگذاری ناپلئون حضور داشت. طبق توافق قبلی، او تاج را بر روی سر خود گذاشت. طی چند سال آینده، مجلس سنا و شورای دولتی ناپلئون بر دولت فرانسه پیدا کردند. اگرچه قانون اساسی نیازی نداشت که ناپلئون پسری برای ادامه سلطنتت داشته باشد، اما او پسر میخواست و بنابراین همسر اول خود را طلاق داد و با ماری لوئیز اتریشی ازدواج کرد. آنها بلافاصله صاحب یک پسر شدند اسم او را ناپلئون دوم گذاشتند. او هرگز فرانسه را اداره نکرد، زیرا پدرش در سالهای 1814 و 1815 شکست خورد و سلطنت تصاحب شد و او مجبور که با فرانسویها توافق کند.